در شب عروسی اش ، یعنی آن شب زفاف اش که از چندی به این سو آرزو و امید اش را داشت ..
و آن در کنار زن دوست داشتنی اش که الله آنها را در یک جا جمع کرد چند لحظه قرار گرفت و آن هم در شب اول
ناگهان آواز دهنده ی رسولالله آواز داد و اعلان کرد که "حیَّ علی الجهاد". بشتابید به سوی جهاد
جهادی که پر از معنویت وخالصا لله بود نه مانند جهاد های امروزی😔
پس #حنظلة_بن_أبي_عامر آن صحابی جلیل القدر خانه ی گرم و غذای مزه دار را ترک کرد واز همه مهم زن زیبای دوست داشتنی اش را وداع کرد در حالی که شب زفافش بود..
ورفت با خدا حافظی عروسش که هر دو نمیدانستند این اولین و آخرین خدا حافظی آن ها در دنیا است..
رفت مانند یک با زبان حالش میگوید: "لبیک یا رسول الله "...
رفت وانتظار نکرد تا از جنابت غُسل کند یعنی در حالی که جُنب بود رفت از ترس این که به ندای رسول الله صلی الله علیه وسلم تخلف نکند..
بعد شمشیراش را برداشت وبه اُردوگاه مسلمانان رفت تا که به صفوف لشکر اسلام پیوست...
بعد از مدتی جنگ شروع شد ودو گروه لشکر مقابل هم ریگر قرار گرفت، یک گروه مبارزین مسلمان و گروه مقابل کفار .....
حنظله بن ابی عامر جوان شجاع نیز شمشیرش را از غلاف بیرون کرد وسینه اش را در مقابل نیزه های کفار باز کرد.........
وجنگ کرد ،جنگ کسیکه از مردن نمی ترسد..
نزدیک بود که جنگ ختم شود ،اما یک ضربه ی فریبنده از کافر قوی دست به حنظله وارد شد وشهید اش کرد 😭......
بعد از ختم جنگ مادامیکه رسولالله صلی الله علیه و سلم شهدای اُحد را شمار می کردند...
در نزدیک سر #حنظلة_ نشستند،یعنی در نزد این عروس شهید..
وصحابه رضی الله عنهم دیدند که در روی رسولالله یک نوع تعجب آغوشته به خوشی و سرور دیده میشود.
صحابه اکرام از این خوشی حضرت رسولالله سوال کردند؟؟رسولالله صلی الله علیه و سلم فرمودند:
"من دیدم ملائکه حنظله بن ابی عامر را در بین آسمان و زمین با آب ابر سفید در داخل کاسهای نقره می شویند😢.....
یکی از اصحاب میگوید:پس رفتیم تا حنظله را ببینیم ==دیدیم که از سر اش قطره های آب قطران میکند..
الله اکبر، عروسی اش در زمین بود و غُسل اش در آسمان..
عروسی اش در دنیا فقط یک شب بود، لاکن عروسی اش با حور عین (یعنی زنان بهشتی) در جنت جاویدان دوام خواهد کرد.
این صحابه ییکه زن محبوب اش را آن هم در شب اول عروسی اش فقط برای جواب دادن به ندای رسول الله صلی الله علیه و سلم ترک کرد و به اعلان جهاد لبیک گفت..
آیا ما چیزی را ترک کردیم؟؟؟
آیا ما شهوت های محرمه و گناهان خود را ترک کردیم به خاطر ندای رسولالله صلی الله علیه و سلم؟
آیا ما بخاطر لبیک گفتن به ندای اذان محمدی خانه ی گرم خود را ترک کرده به مسجد رفتیم؟
ویا مسلمانان ضعیف و بیچاره را کمک کردیم؟
اگر مثل آنها نباشید پس بعد ازین کوشش کنید تا راه آنان را دنبال کنید زیرا مماثلت با مردان نجات است.
هرگاه که این رساله را خواندی پس با سه کمنت بنویس " الله اکبر. خواهش است نه امر
کسی اگر میخواهد با ما کمک کند پس این رساله را در گروه ها شریک سازد.
تشکر از شما ، دلالت کننده به خیر مانند کننده ی آن است.
.........
منبع: (العبر )تاريخ ابن خلدون جلد يك
کاپی 👍
و آن در کنار زن دوست داشتنی اش که الله آنها را در یک جا جمع کرد چند لحظه قرار گرفت و آن هم در شب اول
ناگهان آواز دهنده ی رسولالله آواز داد و اعلان کرد که "حیَّ علی الجهاد". بشتابید به سوی جهاد
جهادی که پر از معنویت وخالصا لله بود نه مانند جهاد های امروزی😔
پس #حنظلة_بن_أبي_عامر آن صحابی جلیل القدر خانه ی گرم و غذای مزه دار را ترک کرد واز همه مهم زن زیبای دوست داشتنی اش را وداع کرد در حالی که شب زفافش بود..
ورفت با خدا حافظی عروسش که هر دو نمیدانستند این اولین و آخرین خدا حافظی آن ها در دنیا است..
رفت مانند یک با زبان حالش میگوید: "لبیک یا رسول الله "...
رفت وانتظار نکرد تا از جنابت غُسل کند یعنی در حالی که جُنب بود رفت از ترس این که به ندای رسول الله صلی الله علیه وسلم تخلف نکند..
بعد شمشیراش را برداشت وبه اُردوگاه مسلمانان رفت تا که به صفوف لشکر اسلام پیوست...
بعد از مدتی جنگ شروع شد ودو گروه لشکر مقابل هم ریگر قرار گرفت، یک گروه مبارزین مسلمان و گروه مقابل کفار .....
حنظله بن ابی عامر جوان شجاع نیز شمشیرش را از غلاف بیرون کرد وسینه اش را در مقابل نیزه های کفار باز کرد.........
وجنگ کرد ،جنگ کسیکه از مردن نمی ترسد..
نزدیک بود که جنگ ختم شود ،اما یک ضربه ی فریبنده از کافر قوی دست به حنظله وارد شد وشهید اش کرد 😭......
بعد از ختم جنگ مادامیکه رسولالله صلی الله علیه و سلم شهدای اُحد را شمار می کردند...
در نزدیک سر #حنظلة_ نشستند،یعنی در نزد این عروس شهید..
وصحابه رضی الله عنهم دیدند که در روی رسولالله یک نوع تعجب آغوشته به خوشی و سرور دیده میشود.
صحابه اکرام از این خوشی حضرت رسولالله سوال کردند؟؟رسولالله صلی الله علیه و سلم فرمودند:
"من دیدم ملائکه حنظله بن ابی عامر را در بین آسمان و زمین با آب ابر سفید در داخل کاسهای نقره می شویند😢.....
یکی از اصحاب میگوید:پس رفتیم تا حنظله را ببینیم ==دیدیم که از سر اش قطره های آب قطران میکند..
الله اکبر، عروسی اش در زمین بود و غُسل اش در آسمان..
عروسی اش در دنیا فقط یک شب بود، لاکن عروسی اش با حور عین (یعنی زنان بهشتی) در جنت جاویدان دوام خواهد کرد.
این صحابه ییکه زن محبوب اش را آن هم در شب اول عروسی اش فقط برای جواب دادن به ندای رسول الله صلی الله علیه و سلم ترک کرد و به اعلان جهاد لبیک گفت..
آیا ما چیزی را ترک کردیم؟؟؟
آیا ما شهوت های محرمه و گناهان خود را ترک کردیم به خاطر ندای رسولالله صلی الله علیه و سلم؟
آیا ما بخاطر لبیک گفتن به ندای اذان محمدی خانه ی گرم خود را ترک کرده به مسجد رفتیم؟
ویا مسلمانان ضعیف و بیچاره را کمک کردیم؟
اگر مثل آنها نباشید پس بعد ازین کوشش کنید تا راه آنان را دنبال کنید زیرا مماثلت با مردان نجات است.
هرگاه که این رساله را خواندی پس با سه کمنت بنویس " الله اکبر. خواهش است نه امر
کسی اگر میخواهد با ما کمک کند پس این رساله را در گروه ها شریک سازد.
تشکر از شما ، دلالت کننده به خیر مانند کننده ی آن است.
.........
منبع: (العبر )تاريخ ابن خلدون جلد يك
کاپی 👍
No comments:
Post a Comment